یاد ...

علی جان ...

ممنون که شهید شدی ...

تو این یه مدت خیلیا یادشون اومد که امر و نهیی برای معروف و منکر وجود داره ...

شاید بعضیا به همین واسطه یادشون اومد فروع دین هم داریم , اونم ده تا ...

اصلا شاید بعضیا یادشون اومد که درِ باغِ شهادت هنوز بازه ...

فقط وجود می‌خواد ...

و تو وجودشو داشتی ...

علی جان ...

ممنون که شهید شدی ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن:

+ به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت

      ولی به یاد سر کوی یار خواهم رفت

               ( وحشی بافقی )

شهید زنده ، سلام ...

پای نداشته اش را که دیدم ،

چشمانم دیدن چشمی که از دست داده بود را از دست داد ...

تازه بعد از این دو بود که فهمیدم ،

برای اینکه بقیه اعضای بدنش از قافله جا نمانند ، با بعضی هایشان چند تایی ترکش به غنیمت آورده ...

اما آن چیز که چشمانم را وادار به گریستن کرد ،گریستن بی اراده اش بعد از به میان آمدن حرف "شهادت" بود ...