چشم چشم دو ابرو

وبلاگ می‌نویسم قربة إلی الله
..................................
إن شاء الله

آخرین نظرات
  • ۲۰ شهریور ۹۵، ۱۶:۵۰ - سید گمنام
    لبیک..!
  • ۱۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۵:۰۲ - الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
    ان شا ء الله باشه.

وَهْن ...

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۰۱ ق.ظ

مأمور اول :

" طبق مندرجاتِ موجود قرار بود با میمونِ یزید محشور شود که ، چطور شد به اینجا آوردیدَش ؟؟؟ "

 

مأمور دوم :

" از آنجا که ممکن بود حیوانِ زبان بسته را به سمت سگ شدن ، قلاده بستن ، عوعو کردن ، قمه زدن ، استفاده از زنجیر تیغ دار ، روی خار راه رفتن ، روی شیشه غلطیدن و سایر موارد بکشاند به طبقات پایین تر انتقال یافت ... "

 

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

دو هفته بعد :

+ شماها قالتاق هستید !!! ( + )

+ پرچم امام حسین( ع ) در دست انگلیسی ها ( + )

نظرات  (۴)

۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۴:۲۲ وبلاگ شمس
عــــاشق آنست که پای غــم دلــــدار بماند                           هـر که شد محـرم دل در حـرم یـار بماند
عشق شیرین حسیــــن است معمای جنـون                          وآنکه این کار ندانست در انکــــار بماند
محض لبهای حسین است که تا شور نشور                           آب حسرت شد و در چشـم گهر بـار بماند
از صـدای سخـــن عشــق ندیدم خـــوشـتر                            درس عشقی است که از نام علمدار بماند
کـــــــربلا مرکز دلهای گرفتار حســــــین                               یادگــــــــاری که در این گنبد دوار بماند
دلمان لک زده برای مقداری بصیرت
پاسخ:
لک... 
۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۰۱ وبلاگ شمس

تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم

کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم

اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است

من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم

من از سیاهی شب های تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم

درون سینه ما عشق یخ زده آقا
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
ب برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست

(سیدامیرحسین میرحسینی)
پاسخ:
چه اسم آشنایی... :)
گویند به کربلا نروید از پی شفا
هر انکه رفته است به یقین مبتلا تر است.